مرواریدای کوچولو
بالاخره بعد از این همه دردسر و بیتابی هات دوتا دندون کوچولو باندازه دو تا جوش از لثه های بالا نمایان شده.
الهی قربون اون مرواریدای کوچولو بشم . البته هنوزم بعضی وقتا بی قرارت میکنه اما همین که دو تا دندون جوونه زده نصف راه رو رفتی.
از غذا خوردن بگم که اولا خوب غذا میخوردی اما الان یکم بد غذا شدی البته عذایی که ما میخوریمو بیشتر دوست داری.
به شدت شیطون بلا شدی وقتی سوار روروئکتی همه جا رو بهم میریزی پدر گلدونا رو دراوردی.اما تو خیلی خوشحالی و با جیغ کشیدن اونو ابراز میکنی. بعد از ظهرا هم بابایی میبردت بیرون کلی با هم خوش میگذرونین.دیگه وقتی بابایی از راه میرسه مامانی رو نمیشناسی بال بال میزنی بری بغلش. البته اینو بگم وقتی هم از بیرون بر میگردین و منو میبینی خیلی ذوق میکنی. حتما بخاطر اینه که می می بخوری .آره ؟!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی